کی
میشود صبح ، ناشتای چشمهایمان را به نگاه تو بگشاییم؟ کی میشود شام ،
تصویر تو را به قاب خوابهایمان ببریم؟ کی میشود شب و روزمان، در فضای
ظهور تو بگذرد؟ یا ابا صالح من ...
گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است گفتا تو خود حجابی ، ورنه رخم عیان است
مُردم به خدا از غم هجران و جدایی/ ای دلبر دور از نظرم پس تو کجایی بر حال دل زار، تو خود خوب گواهی/ جز عشق تو ما را نبود هیچ گناهی